شعر
بیا ای که عمرت به هفتاد رفت مگر خفته بودی که بر باد رفت
همه برگ بودن همی ساختی به تدبیر کردن نپرداختی
قیامت که بازار مینو ندهد ومنازل به اعمال نیکو دهند
بضاعت به چندانکه آری بری و گر مفسلی شرمساری بری
بیا ای که عمرت به هفتاد رفت مگر خفته بودی که بر باد رفت
همه برگ بودن همی ساختی به تدبیر کردن نپرداختی
قیامت که بازار مینو ندهد ومنازل به اعمال نیکو دهند
بضاعت به چندانکه آری بری و گر مفسلی شرمساری بری
شنیدم که دزدی درآمد ز دشت به دروازهء سیستان بر گذشت
بدزدید بقال ارز نیم دانگ برآورد دزد سیهکار بانگ
خدایا تو شبرو به آتش مسوز که ره می زند سیستانی به روز
سه چیز را با احتیاط بردار:قدم،قلم، قسم!
سه چیز را پاک نگه دار:جسم،لباس،خیال
از سه چیز را به کار گیر:عقل،همت، صبر!
از سه چیز خود را دورنگهدار:افسوس، فریاد، نفرین!
سه چیز را آلوده نکن:قلب، زبان، چشم!
اما سه چیز را هیچ گاه فراموش نکن:
خدا، مرگ و دوست.
این وبلاگ تقدیم به تمامی دوستان وهمسن وسالان خودم